سخت ترین روزگار براى شیعه
سخت ترین زمان براى شیعه در تاریخ تشیّع ، همان زمان حکومت بیست ساله
معاویه بود که شیعه هیچگونه مصونیتى نداشت و اغلب شیعیان اشخاص شناخته شده و مارک
دار بودند و دو تن از پیشوایان شیعه (امام دوم و امام سوم ) که در زمان معاویه
بودند، کمترین وسیله اى براى برگردانیدن اوضاع ناگوار در اختیار نداشتند حتى امام
سوم شیعه که در شش ماه اول سلطنت یزید، قیام کرد با همه یاران و فرزندان خود شهید
شد، در مدت ده سالى که در خلافت معاویه مى زیست تمکن این اقدام را نیز نداشت .
اکثریت تسنن ، این همه کشتارهاى ناحق و بى بندوباریها را که به دست
صحابه و خاصه معاویه و کارگردانان وى انجام یافته است ، توجیه مى کنند که آنان
صحابه بودند و به مقتضاى احادیثى که از پیغمبر اکرم (ص) رسیده ، صحابه مجتهدند و
معذور و خداوند از ایشان راضى است و هر جرم و جنایتى که از ایشان سربزند معفو است
!!! ولى شیعه این عذر را نمى پذیرد؛ زیرا:
اولاً:
معقول نیست یک رهبر اجتماعى مانند پیغمبراکرم (ص)براى احیاى حق و
عدالت و آزادى برپا خاسته و جمعى را هم عقیده خود گرداند که همه هستى خود را در
راه این منظور مقدس گذاشته آن را لباس تحقق بخشند و وقتى که به منظور خود نایل شد،
یاران خود را نسبت به مردم و قوانین مقدسه خود آزادى مطلق بخشد و هر گونه حقکشى و
تبهکارى و بى بندوبارى را از ایشان معفو داند؛ یعنى با دست و ابزارى که بنایى را
برپا کرده با همان دست و ابزار آن را خراب کند.
وثانیا:
این روایات که صحابه را تقدیس و اعمال ناروا و غیر مشروع آنان را
تصحیح مى کند و ایشان را آمرزیده و مصون معرفى مى نماید از راه خود صحابه به ما
رسیده و به روایت ایشان نسبت داده شده است و خود صحابه به شهادت تاریخ قطعى با
همدیگر معامله مصونیت و معذوریت نمى کردند، صحابه بودند که دست به کشتار و سب و
لعن و رسوا کردن همدیگر گشودن و هرگز کمترین اغماض و مسامحه اى در حق همدیگر روا
نمى داشتند.
بنابر آنچه گذشت ، به شهادت عمل خود صحابه ، این روایات صحیح نیستند
و اگر صحیح باشند مقصود از آنها معناى دیگرى است غیر از مصونیت و تقدیس قانونى
صحابه
.
و اگر فرضا خداى متعال در کلام خود، روزى از صحابه در برابر
خدمتى که در اجراى فرمان او کرده اند اظهار رضایت فرماید، معناى آن ، تقدیر از فرمانبردارى گذشته آنان است نه
اینکه در آینده مى توانند هر گونه نافرمانى که دلشان مى خواهد بکنند.