پانزده روز ریاضت را در این اه طاعت، یک نفس دویده ایم تا در بشارت ولادت او ،مژده عشق بشنویم و مژدگانی مهر بگیریم
او که از اشراق مهربانی ها طلوع کرده و در بستر بخشندگی، دامن گسترده است .....
ولادت امام حسن مجتبی (ع) بر همه عزیزان مبارک باد
امام حسن مجتبی « علیه السلام » در نیمه رمضان سال دوم هجری به دنیا آمد . پیامبر ( ص ) نام فرزند هارون ( وزیر وصی حضرت موسی « علیه السلام » ) را برگزید . چون پدرش... |
بعد از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن امیرالمؤمنین علیه السلام و بیعت مردم با ایشان ، امیرالمؤمنین علیه السلام در حالى که عمامه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله را بر سر نهاده و رداى حضرت را بر دوش انداخته بود بیرون آمد و بر فراز منبر قرار گرفت ، پس از حمد و ثناى خداوند و تمجید از پیامبر صلى الله علیه وآله و موعظه و انذار مردم ، خود را بر منبر مستقر کرد و فرمود: اى مردم از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید، از من بپرسید که علوم اولین و آخرین پیش من است ، بدانید که سوگند به ذات حق : اگر جایگاهى برایم فراهم شود، هر آینه میان اهل تورات بر طبق تورات آنها، و میان اهل انجیل (مسیحیان ) به حکم انجیل آنها و میان اهل زبور (پیروان حضرت داوود) به حکم زبور آنها و میان اهل فرقان (مسلمانان ) به حکم فرقان (یعنى قرآن ) داورى خواهم کرد! آن چنان که همه آنها (تصدیق کنند) و بگویند: پروردگارا على همانطور قضاوت کرد که تو فرموده اى . به خدا سوگند من به قرآن و حقائق آن از تمامى مدعیان علم قرآن ، داناترم ، و اگر نبود یک آیه در کتاب خداوند((یمحو الله ما یشاء و یثبت ؛خداوند هر چه را خواهد محو مى کند و هر چه را خواهد برقرار مى دارد)) من شما را به تمامى حوادث تا قیامت خبر میدادم ! سپس فرمود: ((سلونى قبل ان تفقدونى ؛ از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید)) سوگند به خداوندى که دانه را شکافت و خلائق را آفرید، اگر از آیه قرآن سوال کنید به شما خواهم گفت که در چه وقت نازل شده ، درباره چه کسى است ، به شما مى گویم که ناسخ آن کدام است ، منسوخش چیست ، خاص آن کدام است و عامش چیست ، و به محکم آن و متشابه آن ، آیات مکى و مدنى آن . به خدا قسم هیچ گروهى نیست که گمراه گردد یا هدایت شود مگر اینکه من مى شناسم رهبر آنها را و کسانى که آنها را تحریک مى کنند و منادى آنها را تا روز قیامت . |
وصیت حضرت خدیجه
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، «اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه » ; آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهی کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی . در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسی به صورتش سیلی بزند . مبادا کسی بر او فریاد بکشد . مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد .
اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم . آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم می گوید : من از قبر در هراسم ; از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی ، کفن کنی .»
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسول الله ، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید : «ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم .»
اسم اعظم خداوند نزد اهل بیت علیه السلام است
امام باقر علیه السلام فرمود: همانا اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است که نزد آصف (وصى سلیمان و همان کسى که تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم بر هم زدن حاضر کرد) تنها یک حرف بود...، و در نزد ما (اهل البیت علیه السلام ) هفتاد و دو حرف است که یک حرف منحصرا نزد خداوند است ((و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم)). و طبق روایات از این اسم اعظم نزد عیسى بن مریم دو حرف و نزد موسى چهار حرف و نزد ابراهیم هشت حرف و نزد نوح پانزده حرف و نزد آدم بیست و پنج حرف بوده است |
حضرت امیرمؤ منان على (علیه السلام ) مى فرماید: نشستن در مسجد براى من از نشستن در بهشت محبوب تر و بهتر است ، زیرا با نشستن در بهشت به خواسته خودم نائل شده ام ولى با نشستن در مسجد به خواست خداوند نائل مى شوم .
برگرفته از کتاب:1001 داستان از زندگانی امام
علی(ع) مولف: محمد رضا رمزی اوحدی
جابربن یزید گوید: به امام باقر (علیه السلام ) عرض کردم فدایت گردم چرا على (علیه السلام ) را امیرالمؤ منین نامیدند؟ فرمود: از علم خود آنان را تغذیه مى کرد و به آنها مى آموخت مگر قول خداوند را نشنیده اى و نمیر اهلنا و مى آوریم غذایى براى خاندانمان سوره مبارکه یوسف آیه 65.
برگرفته از کتاب:1001 داستان از زندگانی امام علی(ع) مولف: محمد رضا رمزی اوحدی
من أسرع الى الناس بما یکرهون قالوا فیه بما لا یعلمون.
ترجمه:
هر کسى به سوى چیزى که مردم از آن بدشان مىآید بشتابد، مردم نیز درباره او، آنچه را که نمیدانند، خواهند گفت.
شرح:
کسى که با گفتار و کردار زننده خویش، مردم را برنجاند، مثل آن است که شتابان، به سوى چیزى رفته که مردم از آن بدشان مىآید. یعنى، براى انجام کارى که باعث رنجش و آزردگى دیگران میشود، شتاب کرده است.
معنى شتاب کردن، در کارى که باعث رنجش میشود، آن است که ما، بدون فکر و اندیشه، و بدون سنجیدن و حساب کردن، سخنى بگوئیم یا کارى کنیم که دیگران را از ما متنفر و رنجیده سازد.
وقتى کسى چنین کارى کند، معلوم است که دیگران هم بفکر تلافى کردن مىافتند و تصمیم میگیرند کارى کنند، که آن شخص هم رنجیده شود. در چنین حالتى، مردم نیز، مثل همان شخص رفتار میکنند. یعنى نسنجیده و نیندیشیده، درباره او بدگوئى آغاز میکنند، و هر چند را که درباره او شنیده باشند، چه راست باشد چه دروغ به زبان مىآورند. و از گفتن چیزهائى هم که نمیدانند واقعیت دارد یا نه، خوددارى نمیکنند.
البته این هم رفتار خوبى نیست، ولى بهر صورت این نتیجه اعمال کسى است که مردم را مىرنجاند، و به سوى چیزى که نا خوشایند دیگران است شتاب مىکند.
کتاب: پندهاى کوتاه از نهجالبلاغه