همـــای رحمــت

تا حبّ علی و آل او یافته ایم کام دل خویش مو به مو یافته ایم

همـــای رحمــت

تا حبّ علی و آل او یافته ایم کام دل خویش مو به مو یافته ایم

محبت و ارادت به اولیاء


گفتیم که عشق و محبت تنها منحصر به عشق حیوانی جنسی و حیوانی نسلی‏ 
نیست بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست که در جوی بالاتر قرار دارد و 
اساسا از محدوده ماده و مادیات بیرون است و از غریزه‏ای ماوراء بقاء نسل‏ 
، سرچشمه می‏گیرد و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است و آن‏ 
عشق معنوی و انسانی است ، عشق ورزیدن به فضائل و خوبیها و شیفتگی سجایای‏ 
انسانی و جمال حقیقت

عشقهائی کز پی‏رنگی بود

عشق نبود عاقبت ننگی بود

زانکه عشق مردگان پاینده نیست

چون که مرده سوی ما آینده نیست

عشق زنده در روان و در بصر

هر دو می‏باشد زغنچه تازه‏تر

عشق آن زنده گزین کو باقی است

وز شراب جانفزایت ساقی است

عشق آن بگزین که جمله انبیا

یافتند از عشق او کار و کیا

و این عشق است که در آیات بسیاری از قرآن ، با واژه " محبت " و 
احیانا " ود " یا " مودت " از آن یاد شده است . این آیات در چند 
قسمت قرار گرفته‏اند
1 - آیاتی که در وصف مؤمنان است و از دوستی و محبت عمیق آنان نسبت‏ 
به حضرت حق ، یا نسبت به مؤمنان سخن گفته است
« و الذین آمنوا اشد حبا لله » 
" آنان که ایمان آورده‏اند در دوستی خدا سختترند " . 
« و الذین تبوؤا الدار و الایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم و لا 
یجدون فی صدورهم حاجة مما اوتوا و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة 

" و آنان که پیش از مهاجران در خانه ( دار الهجرش ، خانه مسلمانان
و در ایمان ( خانه روحی و معنوی مسلمانان ) جایگزین شده ، مهاجرانی را که‏ 
به سوی ایشان می‏آیند دوست دارند و در دل خودشان از آنچه به آنها داده‏ 
شده است احساس ناراحتی نمی‏کنند و آنها را بر خویش مقدم می‏دارند هر چند 
خود نیازمند بوده باشند " . 

علی شخصیت دو نیروئی


علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه ، و جاذبه و دافعه او 
سخت نیرومند است . شاید در تمام قرون و اعصار ، جاذبه و دافعه‏ای به‏ 
نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم . دوستانی دارد عجیب ، تاریخی ، 
فداکار ، با گذشت ، از عشق او همچون شعله‏هائی از خرمنی آتش ، سوزان و 
پر فروغ‏اند ، جان دادن در راه او را آرمان و افتخار می‏شمارند و در دوستی‏ 
او همه چیز را فراموش کرده‏اند . از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت‏ 
اما این جاذبه همچنان پرتو می‏افکند و چشمها را به سوی خویش خیره می‏سازد
در دوران زندگیش عناصر شریف و نجیب ، خدا پرستانی فداکار و بی‏طمع ، 
مردمی با گذشت و مهربان ، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند 
که هر کدام تاریخچه‏ای آموزنده دارند و پس از مرگش در دوران خلافت‏ 
معاویه و امویان جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجه‏ها قرار 
گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی کوتاه نیامدند و تا پای جان‏ 
ایستادند
سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها می‏میرد و با جسمشان در زیر 
خاکها پنهان می‏گردد اما مردان حقیقت خود می‏میرند ولی مکتب و عشقها که بر می‏انگیزند با گذشت قرون تابنده تر 
می‏گردد . 

برگرفته از کتاب : جاذبه و دافعه علی علیه‏السلام 

متفکر شهید استاد مرتضی مطهری 

چند تن از نوابغ علمى شیعه


چند تن از نوابغ علمى شیعه 

 
الف - ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینى ، وى در شیعه اولین کسى است که روایات شیعه را از اصول استخراج و تفطیع کرده و به ترتیب ابواب فقه و اعتقاد مرتب ساخته است . کتاب وى که  کافى   نامیده مى شود به سه بخش اصول ، فروع و روضه (متفرقات ) منقسم و به ((16199)) حدیث مشتمل است و معتبرترین و معروفترین کتاب حدیثى است که در عالم تشیع شناخته مى شود.
            و سه کتاب دیگر که تالى کافى مى باشند عبارتند از: من لایحضره الفقیه  شیخ صدوق محمد بن بابویه قمى  و کتاب تهذیب  و کتاب استبصار تاءلیف شیخ طوسى  مى باشد.

ب - ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیاى حلى ، معروف به محقق، وى نابغه فقه سرآمد فقهاى شیعه مى باشد و از شاهکارهاى فقهى وى کتاب مختصر نافع  و کتاب  شرایع  است که هفتصد سال است در میان فقها دست به دست مى گردند و به نظر اعجاب و تجلیل دیده مى شوند.

ج - شیخ مرتضى انصارى شوشترى، وى علم اصول فقه را تنقیه فرموده مجارى اصول عملیه را که مهمترین بخش این فن است محرر ساخت و اکنون بیشتر از صد سال است که مکتب وى پیش فقهاى شیعه دایر است .

د - خواجه نصیرالدین طوسى ، وى اولین کسى است که علم کلام را به شکل فنى کامل درآورد و از شاهکارهاى وى کتاب  تجریدالکلام است که بیشتر از هفتصد سال مى باشد اعتبار خود را در میان اهل فن حفظ کرده است و شروح و حواشى بى شمارى از عامه و خاصه بر آن نوشته شده . خواجه علاوه بر نبوغى که در علم کلام دارد، در فلسفه و ریاضیات نیز یکى از نوابغ عصر خود به شمار مى رود و بهترین گواه آن تاءلیفات ارزنده اى است که در همه علوم عقلیه دارد و رصدخانه مراغه هم از آثار اوست .

ه - صدرالدین محمد شیرازى، وى اولین فیلسوفى است که مسائل فلسفه را (پس از آنکه قرنها در اسلام سیر کرده بود) از حالت پراکندگى درآورده مانند مسائل ریاضى روى هم چید.

 

سخت ترین روزگار براى شیعه


سخت ترین روزگار براى شیعه 



سخت ترین زمان براى شیعه در تاریخ تشیّع ، همان زمان حکومت بیست ساله معاویه بود که شیعه هیچگونه مصونیتى نداشت و اغلب شیعیان اشخاص شناخته شده و مارک دار بودند و دو تن از پیشوایان شیعه (امام دوم و امام سوم ) که در زمان معاویه بودند، کمترین وسیله اى براى برگردانیدن اوضاع ناگوار در اختیار نداشتند حتى امام سوم شیعه که در شش ماه اول سلطنت یزید، قیام کرد با همه یاران و فرزندان خود شهید شد، در مدت ده سالى که در خلافت معاویه مى زیست تمکن این اقدام را نیز نداشت .
اکثریت تسنن ، این همه کشتارهاى ناحق و بى بندوباریها را که به دست صحابه و خاصه معاویه و کارگردانان وى انجام یافته است ، توجیه مى کنند که آنان صحابه بودند و به مقتضاى احادیثى که از پیغمبر اکرم (ص) رسیده ، صحابه مجتهدند و معذور و خداوند از ایشان راضى است و هر جرم و جنایتى که از ایشان سربزند معفو است !!! ولى شیعه این عذر را نمى پذیرد؛ زیرا:
اولاً:
معقول نیست یک رهبر اجتماعى مانند پیغمبراکرم (ص)براى احیاى حق و عدالت و آزادى برپا خاسته و جمعى را هم عقیده خود گرداند که همه هستى خود را در راه این منظور مقدس گذاشته آن را لباس تحقق بخشند و وقتى که به منظور خود نایل شد، یاران خود را نسبت به مردم و قوانین مقدسه خود آزادى مطلق بخشد و هر گونه حقکشى و تبهکارى و بى بندوبارى را از ایشان معفو داند؛ یعنى با دست و ابزارى که بنایى را برپا کرده با همان دست و ابزار آن را خراب کند.
وثانیا: 
این روایات که صحابه را تقدیس و اعمال ناروا و غیر مشروع آنان را تصحیح مى کند و ایشان را آمرزیده و مصون معرفى مى نماید از راه خود صحابه به ما رسیده و به روایت ایشان نسبت داده شده است و خود صحابه به شهادت تاریخ قطعى با همدیگر معامله مصونیت و معذوریت نمى کردند، صحابه بودند که دست به کشتار و سب و لعن و رسوا کردن همدیگر گشودن و هرگز کمترین اغماض و مسامحه اى در حق همدیگر روا نمى داشتند.
بنابر آنچه گذشت ، به شهادت عمل خود صحابه ، این روایات صحیح نیستند و اگر صحیح باشند مقصود از آنها معناى دیگرى است غیر از مصونیت و تقدیس قانونى صحابه .
و اگر فرضا خداى متعال در کلام خود، روزى از صحابه در برابر
خدمتى که در اجراى فرمان او کرده اند اظهار رضایت فرماید، معناى آن ، تقدیر از فرمانبردارى گذشته آنان است نه اینکه در آینده مى توانند هر گونه نافرمانى که دلشان مى خواهد بکنند.

وصف علی(ع) در کلام زیبای مرحوم آقاسی




توی نجف یه خونه بود، که دیواراش کاهگلی بود 

اسم صاحب اون خونه، مولای مردا علی بود 

نصف شبا بلند می شد ، یه کیسه داشت که بر می داشت 

خرما و نون و خوردنی ، هرچی که داشت تو اون می ذاشت 

راهی کوچه ها می شد ، تا یتیما رو سیر کنه 

تا سفره خالی شون و پر از نون و پنیر کنه 

شب تا سحر پرسه می زد ، پس کوچه های کوفه رو 

تا بوی بارون بکنه ، پاهای بی شکوفه رو 

عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه 

باید مثل علی بشه ، هرکی که اهل دین باشه 

بعد از علی کی می تونه مرهم راز من بشه 

درد دلامو گوش کنه ، دچار ساز من بشه